میان قهر کردنمان به صحفه ی حوادث فکر می کنم و از بر(حفظ) برایت شعری زمزمه می کنم تا آرام شوی ... ولی تو آنقدر درگیر حذ (حظ!) بردنت هستی که حتی متوجه آن نمی شوی که شعر شاملو در کیهان چه می کند و در این میان احساس می کنم دوچرخه سواری در یکی از چهار راه های مغزم تصادف کرده و تمام برگه هاش زیر ماشین ها و روی خون هاش پخشند و سعی می کنم خودم را با موزیکی لایت توی یکی از تاکسی های گند و گرم به تمام این کشت و کشتار ها بی اهمیت نشان دهم !
شخصی ...
برچسب : باید درباره هنر ایران حرف زد,بايد درباره هنر ايران حرف زد, نویسنده : ho3ei-no بازدید : 175